باز هم سوگوار شديم
قصه تلخ و تكراري آهنگهاي دوصدايي گوگوش با مهرداد ميرود تا به صورت پديده اي عادي در آيد. در يكسو طرفداران هنرمندي قرار دارند كه هر سال بايد صداي نه چندان خوش يك بيگانه را در آلبوم هاي هنرمند محبوبشان تحمل كنند و در سوي ديگر خود هنرمند كه آگاهانه يا بي خبر از همه اين آزردگي ها بر اين همصدايي مبتذل و بي قواره پاي ميفشارد.داستان از آپريل 2004 و همزمان با انتشار آلبوم آخرين خبر آغاز شد. اهنگ دوصدايي به همين نام با صداي گوگوش و مهرداد قلب همه عاشقان گوگوش را بدرد آورد. كساني كه به اين ترانه گوش ميكنند در همان لحظه نخست به ناهمگوني اين ترانه و نا هماهنگي اين دو صدا پي ميبرند. خواننده زن با تسلط و قدرت فراوان بخش هاي مربوط به خود را اجرا ميكند ولي خواننده مرد با عجز كامل و بي بهره از يك صداي خوش براي اجراي قسمتهاي مربوط به خود تلاش ميكند و زور ميزند. اين زور زدن را به راحتي ميتوانيد در اين بيت كه توسط مهرداد اجرا ميشود ملاحظه نمائيد
تو فقط مبارك و خوش خبري از همه گلخونه هاي تازه تري
اين زور زدن بدليل نداشتن فيزيك مناسب براي خوانندگي خيلي زود به جيغ تبديل ميشود و نتيجه اش خراب شدن همزمان ترانه و اعصاب شنونده ميباشد. بدنبال پخش اين آهنگ سيل پيام هاي اينترنتي بسوي سايت ها و وبلاگ هاي موسيقي روان شد و سايت شركت كلتكس صدها پيام در اين زمينه دريافت كرد. البته كلتكسي ها اصل آزادي بيان را خيلي خوب رعايت كردند و در 24 ساعت اول بعد از اين اتفاقات قريب به 400 پيام را حذف نمودند و بقيه پيام ها را نيز فيلتر نمودند. آنچه باقي ماند تعداي پيام گل و بلبل و به به و چه چه بود. ويديوي زشت ، بي مايه ، بي معنا و بي محتوايي اين آهنك هم مزيد بر علت شد و دوباره گوگوشي ها را غمگين نمود. معلوم نبود چرا گوگوش بايد لباس كوماندو بپوشد و با كلاه كپ برگشته و عينك تد لاپيدوس به همراه همصدايش مهرداددريك خرابه آواز بخواند. در قسمت هايي از اين شاهكار مفتضاحانه آقاي زادوري گوگوش و مهرداد به سرزمين آدم كوچولو ها ميرفتند وبا كلي ادا و اطوار از روي آسمان خراش ها مي پريدند. فرياد هاي اعتراض دوستداران گوگوش در هياهوي آلبوم گم شد و ترانه هاي دوصدايي مبتذل تر و بي قواره تر از راه رسيد. نسل من با موسيقي كامپيوتري وصله اي اش (اين وصله نا شيانه را در ربع سوم ترانه براحتي متوجه ميشويد) و با همراهي ناشيانه و نازيباي مهرداد دوباره ما را نواخت. و ويديوي آن هم در ابتذال و بي محتوايي دست كمي از آخرين خبر نداشت. در اين ويديو كوجي به لوكيشن محبوبش يعني خرابه بازگشت و اينبار لاشه هاي قطار هاي قراضه كه اصلا معلوم نيست با نسل هاي ايندو چه ارتباطي دارد. دويدن مهرداد از اينسوي ايستگاه متروك به آنسو و ورجه وورجه هاي بي دليل و زانو زدن هاي ناگهاني همه مارا هاج و واج گذاشت كه معناي مجازي اين كار ها چه ميتواند باشد. جالب اينجاست كه گوگوش و مهرداد هر 5 ثانيه عينك هايشان را بطور متناوب بر چشم ميگذاشتند يا برميداشتند. در دو ترانه ديگر هم گوگوش به صورت توهين آميزي بك وكال مهرداد شد كه دوباره كلي سر و صدا و جنجال. حالا هم كه پس از 18 ماه انتظار خبر يك آهنك دوصدايي ديگر اعصاب همه را خط خطي كرده است. در نظر خواهي هايي كه در سايت هاي مختلف از جمله همين سايت صورت گرفت آخرين خبر و نسل ما كمترين آرا را بدست آوردند. از ميان 934 راي آخرين خبر 2 راي و نسل ما صفر راي. اگر در آمار اشتباه كردم لطفا وبمستر عزيز مرا اصلاح نمايد. نظير همين اعتراضات را در سايت هاي پرشين هاب اوركات و ياهوگرپ هاي ايراني ديديم.
- بعضي ها ميگويند اينبار براي حمايت از گوگوش سكوت كنيم. من ميگويم براي جلوگيري از نابوديش ساكت وبي تفاوت نمانيم
- بعضي ها ميگويند اين ترانه ها به خواست خود گوگوش ضبط شده اند. من ميگويم منشا اين تحميل صدا مهم نيست. مهم آنست كه اين صداي نا آشنا بيش از حد به مردم و دوستداران يك هنرمند تحميل ميشود
- بعضي ها ميگويند مهرداد زحمات زيادي براي گوگوش كشيده و اين ها همه يراي تشكر گوگوش از حمايت هاي مهرداد است. من ميگويم تشكر از يك فرد بايد فردي باشد و نبايد پاي مردم و هواداران را هم به ميان بكشد. مه بعنوان فردي كه هميشه از گوگوش حمايت مادي و معنوي كرده و ميكنم و آلبوم هاي اصلش را به تعداد زياد ميخرم و به دوستانم هديه ميدهم هيچ بدهكاري نسبت به مهرداد احساس نميكنم و تنها احساسم در هنگام شنيدن صدايش در آلبوم هاي گوگوش اين است كه يك هشتم پول زحمت كشيده ام به هد ر رفته است
جالب اينجاست كه مهرداد عزيز در مصاحبه هايش تاكيد دارد كه آويزون كسي نيست ولي از ايشان مي پرسم پس حضور هميشگي ايشان در آلبوم هاي گوگوش و تحميل بي رحمانه نظر خود بر طرفداران يك هنرمند و كنسرت هاي مشتركشان كه به لطف حضور پر شكوه گوگوش در سالن هاي چند هزار نفري صورت مي پذيرد چه معنايي دارد؟ ايشان شايد آويزون گوگوش نباشند ولي بدون شك آويزون دوستدارانش ميباشند
دوست عزيز مهرداد گرامي، ترا به آن خدايي كه ميپرستي يكبار هم كه شده بگذار گوگوش با دوستدارانش تنها باشد. تنها و بدون مزاحمت هاي صداي ناخواسته و ناهنجار ديگران
كاشكي مهرداد ميتوانست بر هنر آهنگسازي و تنظيمش متمركز شود چرا كه يك آهنگساز درجه يك بسيار بهتر از يك خواننده درجه سه ميباشد. مصداق آنرا در شماعي زاده و بيژن مرتضوي بجوييد كه بدليل اصرار در خوانندگي ديگر موزيسين هاي درجه يكي هم نيستند. سعيد ناصريان
source: GOOGOOSH:Persian diva
0 Comments:
Post a Comment
<< Home